ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
خدایا : شکر که تو را حدی برایت متصور نیست. سپاس تو را که بی نهایت مهربانی .
خدایا : حمد و سپاس از آن توست که محیطی بر تمام عالم و تو تکیه گاهی بر تمام موجودات.
خداوندا : بنده ای هستم سراپا تقصیر که وجودم بر محور حیات در محاصره پیکانهای شیاطین است
خدایا : دستم را بگیر که من کسری از توأم و وجودم از آن توست و همه مرا به نام تو می شناسند که من مشتقی از حد بی انتهای توام
پروردگارا : ببخشای مرا آن لحظه که من بر عمودی غیر از تو تکیه می کنم ، همة ستون ها ناپایدارند وقتی تو نباشی.
بارالها : نمی خواهم فقط محیط زندگی ام از نام و یاد تو پر شود که من طالب آنم که مساحت وجودم از تو پر شود.
معبودا: تو آن قدر گویایی که من از وصف تو ناتوانم ، بند بند وجودم از شعاع نور توست که گرم و روشن می شود. من می خواهم به تو برسم بدون آنکه لحظه ای بیم تقسیم و تردید داشته باشم
خدایا : من چون مثلثی هستم که می خواهم زاویه کارهایم قائم به وتری باشد که نام تو بر تارک آن نقش بسته باشد
خدایا : می خواهم از ۱۰۰ درصد زندگیم تو آن را پرکنی وقتی تقسیم می کنند تو باشی وقتی جمع می شوم تو شوی و آن گاه که مرا ضرب می کنند حاصل آن تو یعنی بی نهایت باشی اما مبادا آن لحظه که منهای تو باشم
خداوندا: آن روز را برسان که روح و جسمم در تقارن هم و در موازی دستورات تو باشد.
پروردگارا: مرا کمک کن، قلبم و جانم آن قدر وسیع شود که هکتار هکتار آن را بذر دوستی بکارم و مهربانی درو کنم
خدایا : مرا ببخشای و در دایره زندگی مرا حیران خودت کن